#ماه محرم
غم محرم
سالهاست که از کوچه های محرم گذر می کنیم و می دانیم که عزادار سالار شهیدان آنقدر سنگین است که دل را به سختی می آزارد و هیچ غمی جای رخ نمودن نمی یابد. در لحظه شنیدن و فکر کردن به این ظلم رفته بر بشر جان چنان می سوزد و شمع محفل آن چنان ذوب می گردد که اندوهی مانند این نسل آئم ادراک نکرده است. اما در هئیت قلبمان غمی غریب زانو بغل گرفته است.
ومن صدای هق هق گریه اش را می شنوم. بلا می بارد و در جای اشکهایش گرد غصه می بینیم، غصه ای که می شناسیم. در ساحل نگاه بارانی او انتظار پهلو گرفته است و ما در می یابیم راز این خستگی هایش را. ما باز هم مسافر محرم هستیم اما هنوز غافله سالارمان را به چشم ندیده ایم و حتی فیض لذت درک حضورش را نیز نیافته ایم. ما نه فقط از داغ حسین (ع) که دوری صاحبمان نیز بر سینه می کوبیم که سنگینی داغ عاشورا در نبود مولای دلها دو چندان است. آرزو به دل مانده ایم این بار که صاحب عزا را پیام سلام و تسلیت فرستادیم، تو را بر بلندای عرش این خانه به چشم ببینیم که ما را تسکین می دهی، که ما را همراهی می کنی که از ما نگاه آرام و محبت مهربانت را دریغ نمی کنی.دگر خسته شده ایم از بی کسی. از اینکه در هوایی نفس بکشم که تو نباشی ودر محفلی اشک بریزیم که گرمای دست تو بر شانه های خسته مان احساس نکنیم.
ما فقط محتاج حضور تو در انتظار تو و ملتمس یک نگاه تو هستیم.
فقط یک نگاه
بیا آبی آرامش دلها
یا بقیة الله
منبع : راه عشق ، سال سوم – روز هشتم ، کانون توحید – مسجد فاطمه زهرا (س)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط howzeh-kosar در 1395/08/01 ساعت 10:26:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |