17 ماه رمضان روز تأسیس مسجد جمکران
۱۷ رمضان سال صدور فرمان بنای مسجد مقدس جمکران تهنیت باد.
یک روز نسیم خوش خبر می آید
بس مژده به هر کوی و گذر می آید
عطر گل عشق در فضا می پیچد
می آیی و انتظار سر می آید
مسجد مقدس جمکران، روز هفدهم رمضان 373 هجری به فرمان حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، در کنار روستای جمکران تاسیس شد . تاریخچهی آن - به طوری که در این نوشتار به تفصیل آمده - به دستشیخ صدوق (متوفای 381 هجری) در کتاب« مونس الحزین» بیان گردیده و کیفیت نماز تحیت مسجد و نماز استغاثه به حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، در ضمن آن آمده است.
تاریخچه ی مسجد جمکران
آن چه مسلم است، این است که این مسجد، بیش از یکهزار سال پیش به فرمان حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، در بیداری - نه در خواب - تاسیس گردید و در طول قرون و اعصار، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلیگاه حضرت صاحب الزمان علیه السلام بوده است .
علامهی بزرگوار، میرزا حسین نوری، (متوفای 1320 هجری) در کتاب ارزشمند « نجم ثاقب »- که به فرمان میرزای بزرگ، آن را تالیف کرد و میرزای شیرازی، در تقریظ خود، از آن ستایش فراوان کرد و نوشت: «برای تصحیح عقیدهی خود، به این کتاب مراجعه کنند تا از لمعان انوار هدایتش، به سر منزل یقین و ایمان برسند» [3] ) تاریخچهی تاسیس مسجد مقدس جمکران را به شرح زیر آورده است :
شیخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب« تاریخ قم» از کتاب« مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین - از تالیفات شیخ صدوق - بنای مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است :
شیخ عفیف صالح حسن بن مثلهی جمکرانی میگوید :
شب سهشنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان 393 هجری، ( [4] در سرای خود خفته بودم که جماعتی به در سرای من آمدند . نصفی از شب گذشته بود . مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و امر امام محمد مهدی صاحب الزمان [5] ، صلوات الله علیه، را اجابت کن که ترا میخواند . حسن بن مثله میگوید: «من، برخاستم و آماده شدم» . چون به در سرای رسیدم، جماعتی از بزرگان را دیدم . سلام کردم . جواب دادند و خوشامد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (جمکران) است، آوردند . چون نیک نگاه کردم، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالشهای نیکو نهاده و جوانی سیساله، بر روی تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیرمردی در مقابل او نشسته، کتابی در دست گرفته، بر آن جوان میخواند . بیش از شصت مرد که برخی جامهی سفید و برخی جامهی سبز بر تن داشتند، بر گرد او روی زمین نماز میخواندند .
آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود، مرا نشاند و حضرت امام علیه السلام مرا به نام خود خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم [6] بگو: «تو، چند سال است که این زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم . پنجسال زراعت کردی و امسال دیگرباره شروع کردی، عمارت میکنی . رخصت نیست که تو دیگر در این زمین زراعت کنی، باید هر چه از این زمین منفعتبردهای، برگردانی تا در این موضع مسجد بنا کنند ».
به حسن بن مسلم بگو: «این جا، زمین شریفی است و حقتعالی این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کردهای ! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبه نشدهای! اگر از این کار بر حذر نشوی، نقمتخداوند، از ناحیهای که گمان نمیبری بر تو فرو میریزد » .
حسن بن مثله عرض کرد: «سید و مولای من! مرا در این باره، نشانی لازم است; زیرا، مردم، سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمیپذیرند».
امام علیه السلام فرمود: «تو برو رسالتخود را انجام بده . ما، در این جا، علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد . برو به نزد سید ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چند ساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق [7] به ناحیهی اردهال که ملک ما است، بیاورد، و مسجد را تمام کند، و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند .
مردم را بگو تا به این موضع رغبت کنند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز در این جا بگذارند: دو رکعت تحیت مسجد، در هر رکعتی، یک بار «سورهی حمد» و هفتبار سورهی « قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ » بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را، هفتبار بگویند .
و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند، بر این نسق که در [ هنگام خواندن سورهی ] حمد چون به « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ » برسند، آن را صد بار بگویند، و بعد از آن ، فاتحه را تا آخر بخوانند . رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند . تسبیح رکوع و سجود را نیز هفتبار بگویند . هنگامی که نماز تمام شد، تهلیل (یعنی، لا اله الا الله) [8] بگویند و تسبیح فاطمهی زهرا علیها السلام را بگویند . آن گاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آلش، صلوات الله علیهم، بفرستند .
1ـمکیال المکارم، ج 2، ص 314 .
2- صاحب مکیال ، کیفیت تعظیم و تکریم آن اماکن را در کتاب مکیال المکارم، ج 2 330ـ327شرح داده است
3ـ این تقریظ، در آغاز نجم ثاقب چاپ شده است . دستخط میرزای بزرگ، در کتابخانهی آستان قدس، در یکی از نسخ خطی کتاب، به شمارهی 9361 موجود است
4ـ میرزای نوری، استظهار کردهاند که رقم «393 هجری» تصحیف شده و صحیح آن «373 هجری» است .(جنة الماوی، ص 47; نجم ثاقب، ص 215; مستدرک: ج 3، ص 447 )
5- هرچند راوی این خبر شیخ صدوق ، معتقد است که در زمان غیبت ، نباید نام اصلی حضرت بقیة الله تلفظ شود ، ولی در این جا، برای رعایت امانت در نقل ، به طور صریح آورده است
6ـ به جای «حسن بن مسلم» ، در نجم ثاقب و جنة الماوی، «حسن مسلم» آمده ، ولی در مستدرک ج 3، ص 432 ، «حسن بن مسلم» تعبیر شده است . البته، نتیجه، مساوی است، و حذف واژهی «بن» در نامها، شایع است
7- رهق، نام روستایی است در ده فرسخی قم در مسیر کاشان ، که تا زمان ما ، آباد است . { مستدرک ج 3، ص 432 }.
منبع: www.hawzah.net
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط howzeh-kosar در 1396/03/22 ساعت 10:33:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |